خنده بر نیکان 
صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل قالب سبز

هماره خنده زده ام بر آنانی که خویش را نیک

می پندارند چون چنگال هایشان کند است..

(نیچه)


برچسب‌ها: نکته ها
[ شنبه 13 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

و چون بیدار شوی تا ابد بیدار خواهی ماند.

(نیچه)


برچسب‌ها: نکته ها
[ شنبه 13 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

حق گرفتنی است نه دادنی ولی تا آن هنگام که ندانی حقّ تو چیست، نخواهی توانست آن را بگیری..


برچسب‌ها: نکته ها
[ چهار شنبه 10 اسفند 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

دلی که به یاد عزیزان نتپد دل نیست. گِل است..


برچسب‌ها: نکته ها- عکس
[ شنبه 22 بهمن 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

در زندگی زناشویی یا باید عاشقی تمام عیار بود یا دروغگویی تمام عیار..


برچسب‌ها: نکته ها
[ شنبه 22 بهمن 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

 

توی کتاب «سه سال در دربار ایران» نوشته دکتر فووریه٬ پزشک مخصوص ناصرالدین شاه مطلبی نوشته شده که پاسخ این مسئله یا این ضرب المثل رایج بین ماست.
او نوشته:
ناصرالدین شاه سالی یکبار (آنهم روز اربعین) آش نذری می​​پخت و خودش در مراسم پختن آش حضور مییافت تا ثواب ببرد.
در حیاط قصر ملوکانه اغلب رجال مملکت جمع می شدند و برای تهیه آش شله قلمکار هریک کاری انجام می دادند. بعضی سبزی پاک میکردند. بعضی نخود و لوبیا خیس می کردند. عدهای دیگهای بزرگ را روی اجاق میگذاشتند و خلاصه هرکس برای تملق و تقرب پیش ناصر الدین شاه مشغول کاری بود. خود اعلیحضرت هم بالای ایوان مینشست و قلیان میکشید و از آن بالا نظارهگر کارها بود.
سر آشپزباشی ناصرالدین شاه مثل یک فرمانده نظامی امر و نهی می کرد.
بدستور آشپزباشی در پایان کار به در خانه هر یک از رجال کاسه آشی فرستاده میشد و او میبایست کاسه آنرا از اشرفی پرکند و به دربار پس بفرستد.
کسانی را که خیلی می خواستند تحویل بگیرند روی آش آنها روغن بیشتری می ریختند.
پرواضح است آنکه کاسه کوچکی از دربار برایش فرستاده می شد کمتر ضرر می کرد و آنکه مثلا یک قدح بزرگ آش (که یک وجب هم روغن رویش ریخته شده) دریافت می کرد حسابی بدبخت میشد.
به همین دلیل در طول سال اگر آشپزباشی مثلا با یکی از اعیان و یا وزرا دعوایش می شد٬ آشپزباشی به او می گفت: بسیار خوب! بهت حالی میکنم دنیا دست کیه! آشی برات بپزم که یک وجب روغن رویش باشد.


برچسب‌ها: نکته هاپراکنده ها
[ دو شنبه 17 بهمن 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

گاهی چه بی رحمانه تنهاست یک انسان و چه شگفت انگیز در اوج است یک پاندای چینی..!!


برچسب‌ها: فتو درد-نکته ها
[ چهار شنبه 12 بهمن 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

مسئله در بمب اتم نیست. در قلب انسان هاست.. (آلبرت اینشتین)

 


برچسب‌ها: نکته هاعکس
[ چهار شنبه 12 بهمن 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

فقر اينه که ۲ تا النگو توي دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توي دهنت؛

 

فقر اينه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه؛

 

فقر اينه که شامي که امشب جلوي مهمونت ميذاري از شام ديشب و فردا شب خانواده ات بهتر باشه؛

 

فقر اينه که بچه ات تا حالا يک هتل ۵ ستاره رو تجربه نکرده باشه و تو هر سال محرم حسينيه راه بندازي؛

 

فقر اينه که ماجراي عروس فخري خانوم و زن صيغه اي پسر وسطيش رو از حفظ باشي اما ماجراي مبارزات بابک خرمدين رو ندوني؛

 

فقر اينه که از بابک و افشين و سياوش و مولوي و رودکي و خيام چيزي جز اسم ندوني اما ماجراهاي آنجلينا جولي و براد پيت و سير تحولي بريتني اسپرز رو پيگيري کني؛

 

فقر اينه که وقتي با زنت مي ري بيرون مدام بهش گوشزد کني که موها و گردنشو بپوشونه، وقتي تنها ميري بيرون جلو پاي زن يکي ديگه ترمز بزني و بهش بگي خوششششگلهههه؛

 

فقر اينه که وقتي کسي ازت ميپرسه در ۳ ماه اخير چند تا کتاب خوندي براي پاسخ دادن نيازي به شمارش نداشته باشي؛

 

فقر اينه که ۶ بار مکه رفته باشي و هنوز ونيز و برج ايفل رو نديده باشي؛

 

فقر اينه که فاصله لباس خريدن هات از فاصله مسواک خريدن هات کمتر باشه؛

 

فقر اينه که کلي پول بدي و يک عينک ديور تقلبي بخري اما فلان کتاب معروف رو نمي خري تا فايل پي دي اف ش رو مجاني گير بياري؛

 

فقر اينه که حاجي بازاري باشي و پولت از پارو بالا بره اما کفشهات واکس نداشته باشه و بوي عرق زير بغلت حجره ات رو برداشته باشه؛

 

فقر اينه که توي خيابون آشغال بريزي و از تميزي خيابونهاي اروپا تعريف کني؛

 

فقر اينه که ۱۵ ميليون پول مبلمان بدي اما غير از ترکيه و دوبي هيچ کشور خارجي رو نديده باشي؛

 

فقر اينه که ماشين ۴۰ ميليون توماني سوار بشي و قوانين رانندگي رو رعايت نکني؛

 

فقر اينه که به زنت بگي کار نکن ما که احتياج مالي نداريم؛

 

فقر اينه که بري تو خيابون و شعار بدي که دموکراسي مي خواي، تو خونه بچه ات جرات نکنه از ترست بهت بگه که بر حسب اتفاق قاب عکس مورد علاقه ات رو شکسته؛

 

فقر اينه که ورزش نکني و به جاش براي تناسب اندام از غذا نخوردن و جراحي زيبايي و دارو کمک بگيري؛

 

فقر اينه که تولستوي و داستايوفسکي و احمد کسروي برات چيزي بيش از يک اسم نباشند اما تلويزيون خونه ات صبح تا شب روشن باشه؛

 

فقر اينه که وقتي ازت بپرسن سرگرمي و هابيهاي تو چي هستند بعد از يک مکث طولاني بگي موزيک و تلويزيون؛

 

فقر اينه که در اوقات فراغتت به جاي سوزاندن چربي هاي بدنت بنزين بسوزاني؛


 

 

[ دو شنبه 10 بهمن 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

 

درنگاه كساني كه پرواز را نمي فهمند هرچقدر اوج بگيري كوچكتر خواهي شد.


اگر فقیر به دنیا آمده‌اید ، این اشتباه شما نیست . اما اگر فقیر بمیرید ، این اشتباه شما است. بیل گیتس


در سرزمینی که سایه آدمهای کوچک بزرگ شد در آن سرزمین آفتاب در حال غروب است


وسعت دنیای هرکس به اندازه وسعت تفکر اوست

 

 


برچسب‌ها: نکته ها
[ دو شنبه 10 بهمن 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

 

زن را مزنید اگرچه با یک شاخه گل باشد..

 

«بودا»


 


برچسب‌ها: نکته ها
[ دو شنبه 10 بهمن 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

مردم اغلب بي انصاف, بي منطق و خود محورند
ولي آنان را ببخش.

اگر مهربان باشي تو را به داشتن انگيزه هاي پنهان متهم مي کنند,
ولي مهربان باش .

اگر موفق باشي دوستانی دروغين ودشمنانی حقيقي خواهي يافت,
ولي موفق باش.

اگر شريف ودرستکار باشي فريبت مي دهند,
ولي شريف و درستکار باش .

آنچه را در طول ساليان سال بنا نهاده اي شايد يک شبه ويران کنند,
ولي سازنده باش .

اگر به شادماني و آرامش دست يابي حسادت مي کنند,
ولي شادمان باش .

نيکي هاي درونت را فراموش مي کنند.
ولي نيکوکار باش .

بهترين هاي خود را به دنيا ببخش حتي اگر هيچ گاه کافي نباشد
ودر نهايت مي بيني

 

 

[ دو شنبه 10 بهمن 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

كودكي كه لنگه كفشش را امواج دریا از او گرفته بودند، بر روي ساحل

نوشت:

 دريا دزد است.

مردي كه از دريا ماهي گرفته بود، بر روي ساحل نوشت:

دريا سخاوتمندترين سفره ی هستي است.

موج دريا آمد و جملات را با خود محو كرد و اين پيام را بر جای

گذاشت:

برداشت ديگران در مورد خود را در وسعت خويش حل كنيم..

 

[ دو شنبه 10 بهمن 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]

بزرگمهر گفت بزرگترین عیب دنیا آن است که به اندازه ی شایستگی به کسی نبخشد. یا بیش از حد دهد و یا کمتر..


برچسب‌ها: نکته ها
[ دو شنبه 10 بهمن 1390 ] [ ] [ شایان مهرستا (شب) ]
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
درباره وبلاگ

چه آسان شعر می‌سراییم و از انسانیت و حقوق بشر و صدها واژه‌ی از تداعی افتاده‌ی رنگین دیگر دم می‌زنیم. اما آن سوتر از دیوار بلند غرورمان، فراموشی‌مان و روزمرّه‌گی‌مان شعرها کشتار می‌شوند. انسانیت و حقوق بشر در گنداب‌ها دست و پا می‌زند و قاموسی به حجم تاریخ دور و نزدیک از واژگان زنده؛ گرد فراموشی می‌گیرد. چه ساده فراموش می‌کنیم مرگ «شعر» در جامه‌ی انسان را.. آری.. از شعرستانیم و از شعر بی‌خبر و از نزدیک‌ترین‌ها چه دورترین..
امکانات وب